حکومت وحدت ملی در سه سال اخیر باعملکرد ضعیف و تخریب گری خود، زمینه را برای مخالفت دوستان و رقیبانش مهیا کرده است.
بخشی از استراتیژی حکومت وحدت ملی در سه سال گذشته تکرار تجربه تلخ حمایت و تقویت از افراد مسلح موافق دولت بوده اما در شرایط کنونی در حال تبدیل شدن به چالشی در افغانستان است.
شمال افغانستان در کنار نبردهای گروههای هراسافکن، شاهد نبردهای روزافزون افراد مسلحی است که به گسترش ناامنیها دامن زدهاند.
بخشی از استراتیژی حکومت وحدت ملی در سه سال گذشته، حمایت و تقویت از قوماندانان نظامی خارج از چوکات دولت و گروههای شورشی بوده است.
افغانستان در گذشته تجربه تلخ مسلح سازی افراد محلی و خارج از چوکات دولت را دارد که منجر به تشکیل قدرتهای محلی و غیرقابل کنترول شد. در دوران حکومت داکتر نجیبالله، افغانستان شاهد مسلح سازی افرادی بود که برای مبارزه با مجاهدین و مخالفان حکومت کمونیستی کمک دریافت میکردند اما پس از چندی از کنترول خارج شدند و این حامیان کمونیستها خود سد راه حکومت وقت شدند.
حکومت وحدت ملی نیز برای مبارزه با نفوذ افراد جنبش اسلامی ازبکستان در تخار، پیرمقل یکی از قوماندانان حزب جنبش ملی اسلامی را مسلح کرد تا در وُلسوالی رستاق وضعیت را کنترول کند اما اکنون این قوماندان محلی به چالشی تبدیل شده است.
سال گذشته، افراد پیرمقل با عینالدین رستاقی نماینده شورای ولایتی تخار درگیر شدند و او را کشتند و امنیت در وُلسوالی رستاق این ولایت را به چالش کشیدند.
اما نقطهای دیگرِ شمال یعنی ولایت فاریاب نیز در سه سال اخیر شاهد زدوخورد افراد وابسته به حزب جمعیت اسلامی و جنبش ملی اسلامی طی چند مرحله بود.
این افراد که تحت عنوان پولیس محلی (اربکی) و خیزش مردمی آزادانه سلاح حمل میکنند، سبب ناامنیهای زیادی در ولایات شمال کشور شدهاند. افراد مسلح غیرمسوول پس از انتخابات ریاستجمهوری، بیشتر دست به سلاح بردند. تا با ایجاد ناامنی سبب تقلب و رایگیری به نفع حامیان خود شوند. این مسئله اکنون به اوج خود رسیده است. زیرا حکومت نیز برای این گروهها در مبارزه با طالبان و جنبش اسلامی ازبکستان، سلاحهای سنگین توزیع کرده است.
در حال حاضر، این قوماندانان از سلاحهای سنگین در راستای اهداف حزبی و شخصی خود سود میبرند.
سال گذشته، بدلیل اختلاف و جنگ هواداران احزاب جمعیت و جنبش، منطقه مهم قرایی در وُلسوالی المار توسط طالبان سقوط کرد. همچنین در یکی از جنگهای دیگر، طالبان با تصرف منطقه مهم دیگری، تمام وسایل دولتی بر جای مانده از این قوماندانان را نیز با خود بردند.
این جنگهاپس از آن آغاز شد که تنشها میان عطامحمدنور والی بلخ و عبدالرشید دوستم معاون اول ریاست جمهوری بالا گرفته بود و عکس دوستم در بلخ پایین کشیده شد.
احزاب جمعیت، جنبش و وحدت اسلامی، از جمله احزاب فعال در شمال هستند که بیشترین نفوس این منطقه را به خود اختصاص دادهاند و در برخی موارد مسلح شدن اعضای احزاب در افزایش ناامنیها نقش مهمی داشته است.
همچنین پیوستن شماری از جوانان ایماق، عرب و ترکمن به طالبان و جنبش اسلامی ازبکستان نیز عامل سومی برای ناامنی و افزایش جنگهای قومی و حزبی در شمال محسوب میشوند.
حمایت دولت از حزب اسلامی حکمتیار
این در حالی است که دولت با حمایت از حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار، زمینه رشد این حزب در شمال کشور را فراهم کرده است.
حزب اسلامی با زیر پای گذاشتن تعهدات خود مبنی بر تحویل سلاح، بیشتر احزاب مخالف خود را تحریک کرده است. جمعیت اسلامی این حزب را رقیب کهنه خود می پندارد. با این وجود دخالت و در مواردی سکوت حکومت وحدت ملی سبب بحرانیتر شدن وضعیت شمال شده است.
گفته میشود که حکومت از شورشیان نیز برای تامین منافع خود و سرکوب و مهار گروههای دیگر استفاده میکند که البته در کل به سود حکومت نیست.
اقدامات سه گانه احزاب سیاسی قدرتمند افغانستان، آغازی برای ایستادهگی و خستگی از وضعیت موجود را نشان میدهد. حکومت وحدت ملی در سه سال اخیر باعملکرد ضعیف و تخریب گری خود، زمینه را برای مخالفت دوستان و رقیبانش مهیا کرده است.
اگر حکومت میپندارد که دوام این وضعیت به ضرر مردم و ملت نیست، در آینده با چالش بزرگی مواجه خواهد شد که حل آن ناممکن است و احتمال جنگ حزبی و قومی را افزایش خواهد داد.