كنفرانس اتحاديه اروپایی اسلامی هامبورگ آلمان
موضوع: ضرورت صلح و امنيت در جهان از ديدگاه اسلام
مقدمه:
جناب آقای رییس و حضرات علماء اعلام و مبلغان حوزه های علم و انديشه!
در حالی از نقش اسلام در ايجاد صلح و امنيت سخن میگوييم كه هم اكنون بخشهای وسيعی از پيكر جهان اسلام، در آتش جنگ و افراطيت مذهبی آخرين نفسهای خود را میكشد.
شكی نيست كه امروز متاسفانه چهره زيبای جهان توسط انسانهای جنگ طلب و متعصبان و اقتدارگرايان سياست، سخت سياه و مكدر گرديده است. در حالیكه جهان كنونی ما تشنه و نيازمند به صلح و امنيت است، جای آن را جنگ و آوارگی و تخريب زيربناهای زندگی مردم گرفته است.
جهانی كه در آن از آزادی و دموكراسی و تمدن و صنعت، حقوق بشر و «حقوق زنان و اطفال» و شكوفایی و بهسازی طبيعت سخن گفته میشود، هر روز به جانب خرابی و تباهی بيشتر سوق داده میشود و حقوق انسانها و تخريب فضای زندگی بشر به نابودی كامل كشيده میشود. متاسفانه امروز تفاوت و مقايسه زندگی انسانهای غارنشين با انسانهای كه در دنيای علم و تعقل و قصرنشينی بسر میبرند، خيلی زياد به نظر نمیرسد، در عصر حاضر به هر دليلی دست بشريت به قتل و خونريزی انسانها و تباهی اخلاقی مرد و زن و پير و جوان آلوده شده است.
نمونههای رنج و خواری بشر، جنگها و عواقب آن، و نيز مفاسد اخلاقی بشر است كه اكنون در همه جای دنيا به آسانی مشاهده میگردد.
شايد بتوان گفت از آن جایی كه جنگهای امروزی جهان، با استخدام آلات پيشرفته و سلاحهای اتمی و کشتار جمعی انجام میگيرد، بيشرین قربانیهای اين جنگها، ناتوانترين قشرهای اجتماعی همانند زنان و كودكان هستند.
در حالیكه جنگهای دوره جاهليت وجبههایی، كمتر متوجه زنها و اطفال بیبضاعت میگرديد و كشتههای آنان به مراتب كمتر از تلفات انسانی امروز بود. به عبارتی دیگر میتوان گفت که جهان متمدن امروز ما و يا بايد گفت: جهالت جهانی مدرن كنونی به مراتب تاريک تر ازجهان تاريک و بیدانش ديروزی ما است.
آری! به يقين میتوان گفت که هيچ سيل بنيانكن و حوادث تكان دهنده طبيعی تا اكنون جهان را به ميزان جنگهای دست بشر متضرر نساخته است.
۱. انگيزههای جنگ و ناامنی در جهان
پرسشی كه در همه اذهان تبادر میكند اين است كه انگيزه اين جنگها تا به حال چهها و كه ها بوده اند؟
آيا دين و وجود انبيای الهی و آموزشهای و حيانی، درعالم بشريت، انگيزه و محرک اين جنگها و نا امنیهای جهانی بوده است و یا آيا دين و جلوداران آن، جنگ آفرين بوده اند؟
اگر چنين است كدام پيامبر و رسول الهی، نبرد با بشريت را فرمان داده است؟
آيا عقلا قابل تصور است كه فكرهای پاک و مغزهای منزه و خالی از خودخواهی و هوسرانی و دنياطلبی و مردان معنوی و الهی، جنگآفرين بوده باشند و يا برعكس مغزهای مخرب و رياست خواه و دنياگرا و جاه طلب و توسعه انديش و ستيزهگر و مستبد و ستمگر، مخالف با دين و دين داری و حقپرستیها، آتش اين جنگها را شعلهورساخته اند؟
با مختصر رويكردی به آموزههای دينی و اسلامی میبينيم كه سرلوحه مكاتب تمامی انبياء بويژه پيامبراسلام(ص)، صلح و امنيت و نفی شرک و بت پرستی و نيز گرايش به اخلاق انسانی و معنويت و پاكی و تكريم بشريت بوده است: (انی بعثت لاتمم مكارم الاخلاق ). با نگرشی تازه میتوان گفت كه دين؛ برای نابودی مشركان و كافران و گناهکاران و خدا ناباوران هم فرمان نداده است:( و لقد كرمنا بنیآدم ).
بلكه دين، با باورهای غلط و نا سازگار طبعيت زيبای بشری كوشيده است و با منكرات و نيز با منكران پاكی و معنويت و صداقت وعدالت پا به ميدان مبارزه گذاشته است: (و اذ قال لقمان لابنه يا بنی لا تشرك باالله انالشرك لظلم عظيم ). سورهٔ لقمان- آيه۱۳
دين آمده است تا بندگان خدا را از عبادت و ستايش غير خدا برهاند، وآنها را از ظلمت و تاريكی به نور و پاكی برساند.
پيامبر اسلام (ص) فرمود: ما آمدهايم تا بشر را از ذلت و تاريكی نجات دهیم: (لنخرج العباد من عبادة العباد الی عبادة الله)، حديث نبوی.
قرآن نيز میگويد: ما خواسته ايم تا دست و پای بشريت را از زنجيرهای جهالت باز گشاييم؛( و يضع عنهم اصرهم واغلال التی كانت عليهم).
و نيز میفرمايد: (الله ولیالذين امنوا ليخرجهم من الظلمات الی النور والذين كفروا اولياءهم الطاغوت يخرجونهم من النور الی الظلمات اوليك اصحاب النارهم فيه خالدون). سوره بقره- آيهٔ ۲۵۷.
و نيز قرآن هيچگاه غير از موارد دفاع، دعوت به جنگ و خونريزی با كسی نمیكند، بلكه انسانها را به پرهيز از جنگ و آدمكشی و صلح و امنيت دستور میدهد.
قرآن؛ كشتن يک تن از انسانها را مساوی با كشتن تمام مردم معرفی میكند، و حيات بخشيدن به يک شخص را به منزلهٔ حيات تمامی مردم میشمارد و نيز میفرمايد: (و من قتل نفساً بغير نفس او فساد فیالارض فكانما قتلالناس جميعا و من احياها فكانما احياالناسجميعا). سوره مائده -آيه۳۴ و همچنان قرآن، جزای قاتل را مخلدشدن وی در آتش جهنم تعريف میکند: و من يقتل مؤمناً متعمداً فجزاءُهم جهنمُ خالداً فيها). سورهٔ، نساء – آيه ۹۳
حتی دين مقدس اسلام، كشتن حيوان را هم اجازه نمیدهد. از اين جهت تاكيد میدارد تا كسی اقدام به ريختن خون كسی ننمايد.
چگونه ممكن است دين اسلام در قتل عام انسانها بیتفاوت بماند؟ در حالیكه قرآن از كشتن حيوانات نيز جلوگيری مینمايد: (يا ايهاالذين امنوا لا تقتلوالصيد و انتم حرم). سورهٔ مائده – آيه ۹۶. از ديدگاه اسلام حرمت قتل انسانها، در قتل كافر و مسلمان يكسان است، و بلكه اسلام پيروان خويش را تشويق به نيكی در مورد كسانی میكند كه آنها با خدا عنادی ندارند. آنهای را كه اقدام به كشتن و آوارگی كسی نكرده اند، به مسالمت و صلح جهانی دعوت میكند.
و مسلمانان را به نيكی با آنها امر مینمايد.
قرآن میفرمايد: (لا ينهاكم الله للذين لم يقاتلوكم فی الدين و لم يخرجوكم من دياركم ان تبروهم وتقسطوا اليهم انالله يحبالمقسيطين.
قرآن؛ جنگ را كه ناامنی و تباهی و خرابی در پی دارد، منفور و منكر میشمارد و میفرمايد: (كتب عليكم القتال وهو كره لكم). سورهٔ بقره -۲۱۶.
و میفرمايد: (الصلح خير). سورهٔ نساء- آيه۹۴. به گفتهٔ قرآن؛ جنگ منكر و نامبارك است، و صلح خير و با اهميت میباشد.
- روشهای رسيدن به امنيت و صلح جهانی از ديدگاه اسلام:
يكی از روشهای رسيدن به صلح و امنيت جهانی از منظر دين، بويژه دين مقدس اسلام، پرهيز از ريختن خون انسانها زمين به بهانههای مختلف، در جهان است.
اسلام به همين جهت از كشتن انسانها جلوگيری میكند، زيرا هرگاه خونی در زمين بريزد، ديگر هرگز نبايد به برقراری صلح و امنيت جهانی اميدوار بود، برای رسيدن به صلح و امنيت نخست بايد به حق حيات و آزادی بشر اعتراف نمود و به خود كامگی و توسعهطلبی و كشورگشايی و دست درازی به حقوق و ثروت و استقلال كشورهای ديگر خاتمه داد، و همچنين با اقدام امر به معروف و نهی ازمنكر، برای گسترش عدالت و امنيت جهانی اقدامات با حكمت و عقلانی را فراهم ساخت و نيز برای آزادیهای مذهبی، دينی و سياسی با ديگران به فرهنگ گفتگو و مجادله احسن پرداخت و برای نشرارزشهای فكری و حقانيت دينی و مذهبی خويش از زور و استبداد و خشونت پرهيز نمود.
چرا كه تغيیر عقايد و افكار، حكمت و گفتگو و مباحثه و ملاطفت و ملايمت و حسن خلق و نرم خويی میطلبد، به همين جهت سخن وحی الهی برای پيامبرانش اين است كه: ( لو كنت غليظ القلب لانفظوا من حولك). و خطاب الهی به حضرت موسی(ع) اين است كه میفرمايد: (اذهبا الی فرعون انه طغی فقولا له قولا لينا لعله يتذكر او يخشي). سورهٔ طه -آيهٔ -۴۲-۴۳
خداوند بزرگ خواست خويش را در امر صلح و امنيت با فرستادن پيامبرانی به نمايش میگذارد كه هر كدام آنها الگوی مسالمت و صلح و اسوه امنيت و آرامش برای تمامی بشريت بودهاند، این پيامبران الهی مانند؛ حضرت عيسی(ع)، حضرت محمد(ص)، حضرت ابراهيم(ع) و حضرت عيسی و موسی (ع) و همه انبيا را خداوند، رحمة اللعالمين فرستاده است: (انا ارسلناك رحمة للعالمين). (ادخلوها بسلام امنين) سورهٔ حجر- آيهٔ ۳۷
(و اذقال ابراهيم رباجعلهذا البلد امنا). سورهٔ ابراهيم-۳۷
( فلا تهينو وتدعوا الی السلام). سورهٔ محمد- آيه ۳۴
( يا ايها الذين امنوا ادخلوا فی السلم كافه) سورهٔ بقره- آيه ۲۰۸
بنابراين اساس، اسلام بر صلح نهاده شده است و اسلام از صلح گرفته شده است: ( فلا تقولوا لمن القی اليكم السلام لست مومنا). سوره نساء آيه- ۹۴، هرگاه كسی دستش را به علامت صلح بالا میكند، اسلام از او میپذيرد، و اقدامش را نيكو میشمارد، و در اين باره بهانهگيری نمیكند.
بلكه اسلام در امر صلح و امنيت به سراغ بهانه میرود، تا از آتش جنگ و خونريزی كاسته شود.
و در نهايت همهٔ اين آيات قرانی، حكايت از ضرورت صلح و امنيت در جهان میكند، و اهداف دين و انبياء الهی را برای بشريت به خوبی بيان میکند.
و نيز علی(ع كه تجسم عينی اسلام است، برای حاكم خود میفرمايد: مالك! مواظب باش كه مردم دو طايفه اند: آنها يا برادران دينی تو میباشند، و ياهمانند تو انسان هستند. مبادا به كسی از جانب تو ستمی روا داشته شود:(الناس صنفان اما اخ لك فی الدين او نظير لك فی الخلق).
- نتايج:
اكنون جهان ما در حالیكه در اوج علم و دانش و صنعت و تكنولوژی بشری قرار دارد و از طرفی براي حيات وحش و بهسازی طبيعت میكوشد، در عين حال با بیرحمی فراوان و كشتار انسانها، اعم از مرد و زن و پير و جوان و اطفال و كودكان معصوم، بطور وحشيانه به پيش می رود.
در حالیكه دين اسلام، مردم را به امنيت و صلح جهانی دعوت میكند و جنگ و قتل و ناامنی و خرابی را منفور و منكر میشمارد و گفتگو و مشاوره و اخوت و برادری و انسان دوستی و رعايت حقوق انسان ها و نيز عدالت و كرامت را برای نظام مندی اجتماع و امنيت و صلح جهانی بشريت سخت توصيه میكند، و تمامی بشريت را به تفاهم مشترک و كلمه سواء فرا میخواند: (قل تعالو الی كلمة سواء بيننا و بينكم).
اما با تاسف فراوان برخی از سران و پيروان مدعی اين دين پاک و منزه از جنگ و خونريزی، با رو آوردن به جنگ و كشتار انسانها، بيشترين ضربهها را به پيكر خونين امت اسلامی و عزت و شوكت دينی وارد ساخته اند.
بسيار درد آور است كه جنگهای قدرت و جهان سياست و استبداد و تعصبات مذهبی و افراطيت، ميليونها كشته و زخمی و پناهنده و معلول را از خود به جا گذاشته است.
مصباح هراتی