محمد کاظم کاظمی شاعر و نویسنده ی افغان مقاله ای در مورد زیان های جدا سازی دری از پارسی در صفحه فیسبوکش منتشر کرد.
بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی، نویسندگان و فرهنگیان افغانستان به خاطر سیاست های تفرقه انگیز تغییر نام عمدی بخش بی بی سی فارسی در مورد تغییر نام بی بی سی افغانستان به بی بی سی دری اعتراض نمودند.
جدا ساختن پارسیزبانان افغانستان از پیکره کلی زبان پارسی؛ یکی از کارهایی که پارسیستیزان کشور ما کردند و تا حدودی هم در انزوای این زبان مؤثر بود، جدا ساختن پارسیزبانان افغانستان از پیکره کلی زبان فارسی و حتی جداساختن آنها در داخل کشور از همدیگر بود. آنها در دهه چهل شمسی، نام «پارسی» را از رسمیات افغانستان حذف کردند و کلمهی «دری» را که نام دیگر این زبان است و البته اصالت کهن هم دارد، جایگزین آن ساختند. این در حالی بود که همه مردم افغانستان این زبان را پارسی مینامیدند؛ اهل شعر و ادب ما کلمهی «پارسی» را به کار میبردند و حتی نویسندگانی پشتونتبار همچون محمود طرزی و عبدالله افغانینویس هم این زبان را «پارسی» نامیده بودند.
«دری» نامیده شدن زبان به تنهایی مشکلی نداشت، ولی مشکل ازآنجا بروز کرد که «پارسی» و «دری» دو زبان مستقل با ریشههایی متفاوت وانمود شد. چیزی که از اساس غلط و بیپایه است. حاصل کار این شد که فارسیزبانان افغانستان که بخشی از جمعیت یکصد میلیونی فارسیزبان دنیا هستند، به یک اقلیت چند میلیونی در داخل کشور به عنوان «دریزبان» بدل شدند. مسلماً وقتی ما «دریزبان» باشیم و «فارسیزبان» نباشیم، همه مفاخر و پشتوانههای ادبی زبان «فارسی» از دسترس ما خارج میشود و به فارسیزبانان خارج از افغانستان تعلق مییابد. ما دیگر نمیتوانیم خود را از نظر زبانی وارث فردوسی و سعدی و حافظ بدانیم و لاجرم بخشی از تاریخ و متون ادب فارسی از دست ما خارج خواهد شد.
زیان بعدی این قضیه در سطح دنیاست. در همه جهان، این زبان «فارسی» دانسته میشود و زبانی به نام «دری» رسمیت چندان ندارد. پس ما از همه امتیازهایی که نام «فارسی» در سطح دنیا دارد هم بیبهره میشویم. دیگر نمیتوانیم بگوییم آن مولانایی که چهارصد هزار نسخه از دیوان او در آمریکا به فروش رفته است، از آن ماست، چون مولانا اکنون در سطح جهان شاعری «فارسیزبان» دانسته میشود.
در مجموع زیانهایی که ما به خاطر از دست دادن نام «فارسی» کردیم، بسیار است و من در دو کتاب «همزبانی و بیزبانی» و «این قند پارسی» به آن اشاره کردهام. در اینجا فقط این را هم میافزایم که همین قضیه متأسفانه علاوه بر این که راه دادوستد ما با سایر فارسیزبانان جهان را میبندد، در بین خود ما فارسیزبانان هم چالش و دودستگی ایجاد میکند، چون بسیاری از کسانی که نسبت به حقایق تاریخی وقوف چندان ندارند، نام «فارسی» را وابسته به کشوری دیگر میپندارند و در برابر آن مقاومت میکنند. بدین ترتیب خود فارسیزبانان افغانستان هم دوپاره میشوند و بخشی از توان و نیرویی که میتوانند صرف تقویت زبانشان کنند، صرف چالشهای درونی میشود.