شاه جان پدر اشرف غنی هیچگونه رابطه قبیلهای قابل اثبات با پشتونهای کوچی افغانستان ندارد. پدر پدرش هم یک از دهقانان سرخاب لوگر است. پدر جدش هم بهرام از پیش آهنگان نیروهای انگلیسی در جنگ دوم بریتانیا و افغانستان بوده. جد بزرگش عبدالغنی هم یکی از همکاران انگلیس در سرنگونی حبیب الله کلکانی است.
در زندگینامه رییس جمهور جدید کشور آمده که محترم اشرف غنی در یک خانواده “کوچی” در ولایت لوگر به دنیا آمده است. چنین ادعایی هیچگونه اعتبار تاریخی یا فرهنگی ندارد. اشرف غنی در محله قدیمی کابل به نام “گذر فورمولیها” در شمال کوههای “بالاکوه” به دنیا آمده و بزرگ شده است.
او برخلاف ادعاهای رسمیاش، نه در ولایت لوگر زاده شده و نه زندگی اولیه خود را در آنجا گذرانیده است. پدر او (شاه پسند که بنام شاه جان و شیرآغا ملقب بود) هیچگونه رابطه قبیلهای قابل اثبات با پشتونهای کوچی یا مسکون در افغانستان ندارد. شاه پسند هرگز در حکومت افغانستان فعالیت نداشته است. او ایام اولیه جوانی خویش را به عنوان کارمند در یک شرکت خصوصی حکومتی به نام “ریاست نقلیات” در کابل گذرانیده است. حکومت کابل سهمی در این شرکت داشت، اما آن را اداره و رهبری نمیکرد. شاه پسند در دهه 1980 به پاکستان مهاجرت کرده و یک شرکت بزرگ وسایط نقلیه باربری را تاسیس میکند.
ادعای تعلق اشرف غنی به هویت “احمدزی” صرفا ادعایی است که نمیتوان آن را اثبات کرد. تعلق موثق به یک اصل و نسب پشتونی نیاز به ارایه سند دارد. نسب پدری اشرف غنی (پیش از پدر بزرگش) شاید به یکی از دهقانان در “سرخاب لوگر” مرتبط باشد. پدر پدربزرگ او “بهرام” (یک نام باستانی پارسی) از میزبانان و پیشآهنگان نیروهای اشغالگر بریتانیایی در جریان جنگ دوم افغانستان-انگلیس (1878- 1880) بود. شواهد این موضوع را میتوان در گزارشات وسیع نشر یافته درباره این جنگ مشاهده کرد.
علاوه بر این، پدربزرگ پدری اشرف غنی بنام “عبدالغنی” یکی از همکاران نیروهای مزدور انگلیس (به رهبری محمد نادر) در جریان سالهای 1929- 1930 در سرنگونی “حبیب الله کلکانی” است. عبدالغنی، به پاس این خدمات توسط “نادر شاه” -با لقب نظامی اعزازی- مورد تفقد واقع شده و به وی مبلغ زیادی پول و یک دستگاه واحد مسکونی رایگان در محلۀ قدیمی کابل اعطا میگردد. این خانه، یکی از انبوه منازل ضبط شده توسط حکومت کابل از مخالفین قبلی بود.
شایعات وسیعی وجود دارد مبنی بر اینکه در دهههای 1930 و 1940، عبدالغنی نفوذ بسیار زیادی در گروهی از سارقینی داشت که در دشت “سقاوه” ولایت لوگر فعالیت داشتند. سارق وحشی صفتی بنام “بلای” که اکثرا به خانه عبدالغنی رفت و آمد داشت، رهبر این دزدان بود. بلای، برادر کوچک زن دوم عبدالغنی (مادر بزرگ اشرف) بود«.
«مادر اشرف غنی (کوکبه ملقب به ضیا گل) دختر “احمد علی لودین”، اهل “کوهدامن” بود. خانوادهای که من در آن بزرگ شدم، گهگاهی با خانوادهای که اشرف غنی در آن بزرگ شده بود، مراوده داشت. نام اشرف غنی بهنگام تولد “اشرف” بود، به افتخار “شاه اشرف هوتکی”، یکی از حاکمان پشتون در اصفهان ایران در سده هجدهم. برخلاف ادعاهای اشرف در وبسایت خود، وی مکتب ابتدایی را در کابل خوانده است، نه در لوگر.
پسوند “غنی” در جریان مکتب عالی (لیسه) به نام اشرف اضافه می گردد. او در دهه 1970 بنام “اشرف غنی احمدزی” وارد “دانشگاه آمریکایی بیروت” میشود. از این تاریخ ببعد در ادعای این سه هویت شخصی خود متناقض عمل کرده است.
غنی در دهه 1970، به عنوان مترجم در پروژههای مختلف تحقیقاتی اروپایی-امریکایی در کابل فعالیت داشت. دسترسی به این شبکههای علمی غربی، به اشرف غنی کمک کرد تا به دانشگاههای بیروت و کلمبیا راه یابد. وی از سال 2001 به بعد، به عنوان مشاور ارشد به سیاستمداران مداخلهگر امریکایی در افغانستان خدمت کرد.
در ماهیت قضیه، آنچه اشرف غنی در حق نیروهای اشغالگر امریکایی در افغانستان انجام داده و میدهد، همان چیزی است که اسلاف وی در جریان جنگ اول افغانستان-انگلیس برای بریتانیاییها در سالهای 1929-1930 انجام دادند.
رابطه فرهنگی اشرف غنی با جامعه و فرهنگ قبیلهای پشتون، دست کم برای سه نسل قطع شده است (از اواخر سده نوزدهم). هویت پشتونی متشکل از اضلاع مثلث “خون پشتونی”، “گفتار پشتونی”(پشتو ویل) به عنوان زبان مادری و “رفتار پشتونی” (پشتو کول) میباشد. بر اساس سوابق تاریخی و ویژگیهای اجتماعی اشرف غنی، ادعای او در مورد هویت پشتونی فقط محدود به توانایی او در صحبت و لهجه بازاری پشتو میباشد. اشرف غنی، بومی واقعی کابل است. او و برادر کوچکش (حشمت غنی) از سال 2001 به بعد بصورت کاملا عامدانه یک هویت کوچی پشتونی را برای خود ساختهاند.