گروه خراسان گروه انشعابی از القاعده است که اعضای آن از افغانستان و پاکستان به سوریه نقل مکان کرده اند و برخی از رهبران آنها مدتی نیز در ایران ساکن بوده و اکنون نیز در سوریه با جبهه النصره ارتباط دارد.
پس از آغاز حمله آمریکا به مواضع داعش در سوریه، نام گروهی با عنوان “خراسان” بر سر زبانها افتاد که تا قبل از آن هیچ اثری از آن نبود و تنها در مخیله رسانه های نظامی آمریکایی جای داشت. این گروه بسرعت در حال چهره سازی رسانه ای از سوی خبرگزاری های غربی است
بعد از اینکه امریکا بامداد روز سه شنبه (یک میزان) اولین حملات هوایی خود را به سوریه آغاز کرد ابتدا اعلام شد که این حملات به اهداف داعش در رقه و دیرالزور صورت گرفته است اما چند ساعت بعد وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) با صدور بیانیه ای از هدف قرار دادن گروه موسوم به گروه خراسان در جریان این حملات خبر داد که این خبر بلافاصله در خبرگزاری های غربی انعکاس یافت و حتی برخی از آنها شاید با توجه به ناشناخته بودن این گروه به تهیه و پخش گزارش های در این باره اقدام کردند.
سایر رسانه ها نیز به تبع از این اطلاعات شروع به انتشار اخبار در خصوص “گروه خراسان” در سوریه کردند. اما نکته مهم این که اطلاعاتی که چه مسوولان امنیتی و نظامی امریکایی و چه خبرگزاری های غربی به نقل از آنها منعکس کرده اند مشترکا بر این تاکید دارد که گروه خراسان گروه انشعابی از القاعده است که اعضای آن از افغانستان و پاکستان به سوریه نقل مکان کرده اند و برخی از رهبران آنها مدتی نیز در ایران ساکن بوده و اکنون نیز در سوریه با جبهه النصره ارتباط دارد و این گروه در تدارک حملاتی علیه امریکا و اروپا بوده که پیش از اقدام مورد هدف قرار گرفته است.
حال با این توصیف اهداف این سناریو تا حدودی مشخص می شود. از جمله اینکه امریکا می خواهد حملات به سوریه را در چارچوب دفاع پیشدستانه بگنجاند و برای آن توجیه حقوقی بتراشد. همچنین با توجه به اینکه اروپایی ها در همراهی با امریکا در ایتلاف موسوم به ضد داعش دچار تردید شده اند لذا با القای اینکه گروه خراسان در تدارک حمله به اهداف اروپا و امریکا بوده است می خواهد اروپایی را به همراهی با ایتلاف متقاعد کند.
علاوه بر این امریکا از این طریق می خواهد خود را به قطعنامه 2017 شورای امنیت ملتزم نشان دهد که در آن حملات به اهداف داعش و النصره پیش بینی شده است.
اما آیا واقعا آمریکا بهدنبال نجات مردم عراق و سوریه است؟! یا نجات بشریت از فتنه داعش؟! یا نجات مسلمانان و کشورهای عربی از تهدیدات داعش؟!
و یا…
و یا آنکه بهدنبال نجات داعش از بحران اضمحلال و نابودی است؟! یا نجات خود از رسوایی تاریخی شکست عوامل داعشیاش در منطقه؟! یا جلوگیری از انسجام و تقویت جبهه مقاومت اسلامی؟! یا کسب اعتبار با مصادره پیروزی ملتهای مسلمان عراق و سوریه در برابر داعش؟! و بالاخره توجیه حضور مرموز به همراه مداخله در کشورهای منطقه؟! و یا انگیزه و نیت شوم دیگر…
آنچه مهم است این است که اولاً انگیزه و نیت آمریکا در رهبری جریان ایتلاف علیه داعش هرچه باشد قطعاً خیر و به نفع ملتهای منطقه نیست! زیرا آمریکا در طول تاریخ نشان داده است تنها چیزی که برایش اولویت داشته و دارد منافع غرب و کاخ سفید است. از این منظر صورت مساله هرچه باشد مهم نیست، ایتلاف علیه و یا له داعش.
روزی شرایط در تامین منافع آمریکا له و در حمایت داعش است و لذا باید تمامقد از این جریان تروریستی و وحشی حمایت کرد و روزی شرایط بهگونهای دیگر است و باید علیه داعش و برای نابودی آن ایتلاف به راه انداخت. آنچه مهم است تامین منافع استکباری آمریکا است و لذا آمریکا تحت هیچ شرایطی قابل اعتماد نبوده و نیست.
روزی ایجاد شبکه القاعده و روزی دیگر حمایت از بنلادن و طالبان و روز دیگر تهاجم تبلیغاتی و حتی نظامی علیه القاعده و طالبان و کشتن بنلادن! روزی در تکاپوی ایجاد داعش و تربیت عناصر و عواملی برای اجرای سناریوها و توطئههای مرموز در ایجاد جنگهای قومی و مذهبی و نیز نشان دادن چهرهای خشن از اسلام و مسلمانی و در نهایت القای اسلامهراسی در دنیا و اما امروز ایتلاف علیه داعش و اعلان خطر و ادعای ضرورت نابودی داعش؟! روزی تهاجم و حضور فیزیکی و اشغالگرانه و مداخلهجویانه در افغانستان و عراق و روزی ترک مفتضحانه کشور عراق؛ اما امروز نیز تکرار همین تجربه شوم و بازگشت دوباره به عراق به بهانه رهایی و نجات عراق از فتنه داعش!
عملکرد متناقض آمریکا نشان داده که کمترین ارزشی برای امنیت و مصالح ملتها قایل نبوده و نیست، آنچه دغدغه اصلی آمریکا است، سلطه بر جهان و ایجاد دهکده جهانی با کدخدایی آمریکا است و البته در این رهگذر، بیداری ملتها بهویژه مقاومت اسلامی در منطقه را مزاحم جدی خود میداند و لذا به هر نحو ممکن باید از سر راه برداشته شود
.
ثانیاً، افکار عمومی دنیا این سوال اساسی را دارد که آمریکا در منطقه بهدنبال چیست؟ و آیا واقعاً داعش چنانکه آمریکا و همپیمانانشان میگویند، غول بیشاخ و دمی غیر قابل مهار و کنترل است؟ و یا اینکه دسیسهای است دیگر برای بزرگنمایی داعش، داعشی که بحق توسط مردم عراق کمرش شکسته شد و البته کمتر از آن است که بخواهد در برابر بیداری و مقاومت اسلامی در جهت خوشخدمتی به اربابانش، کمترین اثرگذاری داشته باشد و یا قدمی بردارد!