سانه های خبری از نشست سه نفره میان عبدالله و اشرف غنی و حامد کرزی در ارگ ریاست جمهوری در ساعات آینده خبر داده اند که گویا قرار است در این دیدار درباره چگونگی برگزاری مراسم تحلیف و آغاز کار رییسجمهوری جدید رایزنی شود.
این میانجیگری جناب حامد کرزی میان عبدالله و اشرف غنی در حالی است که بسیاری از صاحب نظران، خود محوری و تصمیمهای شخصی حامد کرزی در امور سیاسی و نظامی را عامل اصلی بحران به وجود آمده در کشور می دانند.
در زمینه ی نظامی باید گفت که چندین ماه است راکت های پاکستانی خواب و قرار را از مردمان شرق کشور ما گرفته است اما نیروهای امنیتی نیز در مقابل با شجاعت تمام دفاع میکنند. ولی هیچ قدرت و ارادهای در رهبران و مقامات بلندپایه دولت کرزی برای مقابله با این حملات پاکستان وجود ندارد.
کرزی طی این سالها همیشه پاکستان را دوست و برادر خطاب کرده و هرگز نخواسته واقعیت را در برابر این همسایه ی شرقی قبول کند. علتش هم این است که در سیاست خارجی سردرگم دولت کرزی، بعد از سیزده سال هنوز تعریف درستی از روابط خارجی و سیاسی کشور وجود ندارد.
برخی از کسانی که از زد و بندهای ارگ ریاست جمهوری باخبر هستند، مدعی می باشند که در کشور ما تمام مسایل و امور حول محور جناب حامد کرزی میچرخد و کسی حق پیشنهاد یا انتقادی نسبت به عملکرد حکومت و رفتارهای وی را ندارد. همین دیدگاه خودمحورانه و خودبینیهای شخصی رییس جمهور هم باعث شده تا کشور اکنون بعد از سرازیر شدن میلیاردها دالر هنوز درگیر مشکلات و چالشهای پیش پا افتاده باشد.
وقتی هدف مشخصی در روابط سیاسی دولت کابل وجود نداشته باشد، نیروهای امنیتی و مقامات اجرایی سرگردان و حیران می مانند که در قبال موضوع پیش آمده چه رفتاری داشته باشند، به ویژه زمانی که بدانند توان دفاع از گفته های خود در برابر ابراز سلیقه های شخصی رییس جمهور کرزی را ندارند.
درباره اینکه تصمیم کرزی در قبال حملات موشکی پاکستان نادرست بوده و دولت وی نتوانسته استراتژی مشخص و موفقی را در صحنه سیاست خارجی داشته باشد، شکی نیست. اما بر وی لازم است تا بدانند همین تصمیم ها و ابراز نظرهای شخصی و در برخی موارد مغرورانه ی وی بوده که باعث شده اوضاع داخلی و امنیتی مردم ما امروز نامناسب و طوفان زده باشد.
به طور قطع و یقین اگر حامد کرزی در راس حکومت می خواست جواب قاطعی به نظامیان پاکستانی در قبال تجاوز آشکار آنها به خاک افغانستان بدهد، همگان وی را همراهی می کردند و رییس جمهور اکنون با موجی از نارضایتی عمومی روبرو نمی شد.
به هر حال کرزی هرچه بود، دورانش گذشت و قرار است رییس جمهور آینده هفته آینده سوگند یاد کند. فقط کرزی می ماند و نقشی که در بحران انتخابات اخیر داشت. باز هم باید گفت اگر دخالت کرزی و اطرافیانش در دور اول و دوم انتخابات ریاست جمهوری نبود، اوضاع اکنون این نبود.
به همین دلیل امیدواریم به زودی زود نقش کسانی که باعث شدن انتخابات اینقدر طولانی شود و آرای مردم به بازی گرفته شود، برای مردم روشن گردد تا همگان پی به شخصیت واقعی دولتمردان خود ببرند.