زندانیان رها شده از محبس زنانه بلخ به دلیل اختلافات فامیلی، عدم پیوستن دوباره شان به خانواده، ترس و موجودیت خشونتهای خانوادهگی با سرنوشت گنگ و نا معلومی رو برو هستند.
تعداد از این زنان در اثر میانجی گری فعالان نهادهای مدافع حقوق زنان دوباره با خانوادههابشان ادغام مجدد شدهاند و تعدادی دیگر هنوز هم به دلیل عدم پذیرش خانوادههایشان توسط یک نهاد مدافع حقوق زنان یا “خانه امید” در حالت بیسرنوشتی نگهداری میشوند.
سرنوشت پای لویسا ۲۰ ساله را بعد از رهایی از زندان به خانه امن امید کشاندهاست.
این بانو میگوید نه پدر دارد و نه هم مادر و کاکایش به زور او را به عقد نکاح یک مرد کهن سال در آوردهاست، وی به دلیل عدم پرداخت نفقه و لت و کوب توسط شوهرش پای به فرار از منزل گذاشت و زندانی شد.
او که با نام مستعار صحبت میکند، میگوید که از ترس و هراس مرگ و نداشتن خانواده به این مکان پناه بردهاست.
وی گفت:
“از اینکه خانواده ندارم و کاکایم مرا گفت که تو را دوباره به زندان میفرستم یا به خانه برگردی میکشم، من به اینجا به خانه امن امید آمدم.”
تنها لویسا نیست که حاکمیت عرف ناپسند در جامعه، ننگ و غیرت افغانی سرنوشت او را در این چهار دیواری رقم زده است.
شگوفه نیز خانم است که تن به خواستههای نا مشروع شوهر نداده و تن فروشی نکردهاست.
این خانم نیز به جرم فرار از منزل مدتی را در زندان سپری کردهاست و میگوید که بعد از ثابت شدن بی گناهیاش در محکمه با سه طفلاش از چندین ماه در خانه امن امید در مزارشریف به سر میبرد.
او افزود:
“من کسی را ندارم، تنها مادرم هست او مرا نپذیرفت و من از بیچارهگی به اینجا آمدم، با سه طفل خود نمیدانم کجا بروم و چی کاری انجام بدهم چون شوهرم مرا زنده رها نمیکند.”
شگوفه که همچنان به نام مستعار صحبت میکرد، گفت که شوهر اش او را وادار به تن فروشی میکرد و وی به دلیل مخالفت با خواستههای شوهرش زندانی شد و اکنون بعد از رهایی از زندان زندگی وی و فرزندانش در خطر است.
خانه امن امید در مرکز مزارشریف قرار دارد جایکه بیشتر مواقع به دلیل ساده بودنش این مکان به منزل مسکونی افراد عادی جامعه به اشتباه گرفته میشود.
اما غافل ازینکه زندهگی زنان رها شده از محبس در اینجا رقم میخورد و برای دومین بار تجدید تربیت میشوند.
ریحانه کریمی مسئول این نهاد میگوید که بیش از ۱۶ خانم با سه طفل در اینجا نگهداری میشوند و از چهار سال فعالیت آنان تا به اکنون ۱۵۴ خانم با خانواده هایشان ادغام مجدد شدهاند.
ریحانه گفت:
“از چهار سال به اینسو بیش از ۱۵۴ خانم با خانوادههایشان یکجا شدهاند، هماکنون اینجا ۱۶ خانم با سه طفل وجود دارند، اینها تجدید تربیت میشوند چون زندان جای مناسبی نبود و اینها نیازمند رفتار و برخورد نیک تربیت مجدد هستند.”
برای زنان موجود در خانه امن امید فرصتهای شغلی نیز مساعده شدهاست.
به سوی زندان مرکزی بلخ میرویم؛ جایکه بیشتر به یک قرارگاه امنیتی نظامیان پولیس شباهت دارد.
به گفته مسئولان که در این زندان بیش از ۶۰ زن به جرایم مختلف زندانی شدهاند، اما پای اکثریت خانمها را جرایم چون قتل و فرار از منزل به این چهار دیواری سیمخاردار پوش کشاندهاست.
سمونوال محمد یعقوب مسئول محبس زنانه بلخ میگوید که در جریان سال روان سه تن از زندانیان زن پس از رهایی به دلیل نداشتن محرم شرعی به خانه امن امید فرستاده شدهاند.
یعقوب علاوه کرد:
“به حکم و فرمان رئیس جمهور چندین خانم رها شد و از میان شان سه تن محرم شرعی نداشت، ما آنها را به ریاست زنان بلخ تسلیم دادیم و این ریاست آنها را به خانه امن امید فرستاد.”
وادار نمودن زنان به فحشا و تن فروشی از سوی شوهران و اقارب شان از عوامل عمدهئی است که بیشتر زنان را مجبور به فرار از منزل نموده و اکنون به همین جرم زندانی شدهاند.
بنفشه نام مستعار یکی از زندانیان محبس زنانه بلخ است، او گفت:
“من به جرم فرار از خانه زندانی شدم، چون شوهرم مرا به فحشا دعوت میکرد و من در کارهای خراب همدست او نشدم، به همین دلیل فرار کردم و زندانی شدم.”
نظر به معلومات نهادهای مدافع از حقوق زنان که نسبت به هر زمانی دیگر به دلیل حاکمیت فرهنگ ناپسند در جامعه، افزایش خشونتهای فامیلی و ازدواجهای اجباری در کشور میزان فرار از منزل دختران افزایش یافتهاست.